سلام انشاء درباره صحنه ورود یک موش به خانه میخواستم طنز باشه حتما اگر جواب بدید حتما تایید میکنم

این چی بود اییییییییی عمهههههه این چی بود از زیر پام رد شد نمیدونم فاطمههههه(دختر عممه اون خیلی لاغره بهش میگیم چوب) بله این چی بود رد شد نمیدونم اونا خونشون موش داره از بچگی یادم هست که مشکل موش داشتن چون خونشون شهرستان هست من اصن از خونشون خوشم نمیاد اون شب من خواستم برم دستشویی که موش از زیر پام رد شد اما فرداش رفتم حمومو کلی پامو سابیدم من خیلی از موش بدم میاد اگه ببینمش فقط اه اه منو فاطمه رفتیم سوسیس گرفتیم که بزاریم داخل تله موش اونا تله موش دارن آخه خیلی موش میاد خونشون من از فاطمه بدم میاد برا همین اونا تو خیابون حل دادم تا بخوره زمین که خورد وقتی که اینطوری شد فقط داشتم میخندیدم😹 اونجا ولو شده بود زمین منم گفتم من که رفتم خونه تو خودت بعدا بیا اون هم سن منه آخه بد رفتم و سوسیسو دادم عمم گفتم عمه اینم سوسیس حالا اگه میشه اون موش فاظلابی رو بگیر اون زد زیر خنده ولی خب واقن چندشه😖 اون موشه خیلی باحال بود وقتی که گرفتیمش پسر عمم که خیلی کوچیکه اونو تو پلاستیک گرفت دستشو باهاش بازی کرد اییییییی🤢 اون موشه یه بار از زیر پای من و یه بار از روی پای فاطمه رد شد الان شما میخندین ولی اگه به جای من بودین خودتونو میکشتین من حتا راضی بود پام قطع شه ایش این داستان کاملا واقعیه تایید یادت نره✌ دنبال کن سوالات و ببینم جواب بدم😍✌